شدیدترین زلزله های بیست سال اخیر ایران
ایران به عنوان یکی از کشورهای زلزلهخیز جهان، در سه دهه اخیر سومین رتبه را در میان کشورهایی که بیشترین زلزلههای مرگبار را تجربه کردهاند، به خود اختصاص داده است. بیش از ۹۰ درصد از گسلهای ایران فعال هستند و همین امر موجب میشود که هر ساله این کشور در معرض زلزله های متعددی قرار گیرد.
این گسل ها عمدتاً به دلیل برخورد صفحات زمین ساختی اورآسیا و عربستان به وجود آمدهاند و حرکت دائمی این صفحات موجب بروز زلزله های بزرگ و قدرتمند در سراسر کشور می شود. در نتیجه، ایران با تلفات جانی و مالی فراوانی مواجه بوده و حدود ۱۷ درصد از زلزله های بزرگ دنیا که منجر به تلفات انسانی و خسارات اقتصادی شدهاند، در این کشور رخ داده است. به دلیل این شرایط خاص، مسئله زلزله خیز بودن ایران نه تنها به یک واقعیت علمی بلکه به یک چالش بزرگ ملی تبدیل شده است که نیازمند توجه و رسیدگی فوری است.
در بسیاری از کشورهای زلزله خیز نظیر ژاپن، چین، و اندونزی، قوانین عمرانی به گونه ای تنظیم شده است که ساختمان ها و سازه ها به گونه ای طراحی و ساخته شوند که توانایی مقاومت در برابر زلزله های قوی را داشته باشند. این قوانین شامل استفاده از مواد مقاوم، طراحیهای مهندسی پیشرفته، و اجرای دقیق استانداردهای ساخت و ساز است که به طور قابل توجهی از تلفات انسانی و خسارات مالی در هنگام وقوع زلزله جلوگیری میکند.
در ایران نیز در دهه های اخیر تلاش هایی برای بهبود قوانین ساخت و ساز و ارتقاء استانداردهای عمرانی انجام شده است، اما هنوز فاصله زیادی بین آنچه که در حال حاضر اجرا میشود و نیاز واقعی کشور برای مقابله با زلزله های بزرگ وجود دارد. این فاصله نشان دهنده نیاز به اقداماتی سریع و موثر برای بهبود زیرساختهای کشور و ایجاد آمادگی لازم برای مقابله با زلزلههای احتمالی است.
در این مقاله، به مرور مهمترین زلزلههایی که در دو دهه اخیر در ایران رخ داده است، خواهیم پرداخت. هدف از این مرور، یادآوری این حقیقت است که زلزلهخیز بودن ایران یک واقعیت غیرقابل انکار است و نباید به آن به چشم یک اتفاق نادر و غیرمنتظره نگریست. این زلزلهها نشان دادهاند که عدم آمادگی کافی میتواند منجر به تلفات سنگین و خسارات جبرانناپذیر شود. به همین دلیل، نیاز به بازنگری و بهبود قوانین و مقررات ساخت و ساز، ارتقاء سطح آمادگی جامعه، و افزایش آگاهی عمومی دربارهی خطرات زلزله و راههای مقابله با آن بیش از پیش احساس میشود.
زلزله ازگله کرمانشاه ۱۳۹۶
زلزله ۷.۳ ریشتری که در بیست و یکم آبان ۱۳۹۶ استان کرمانشاه را لرزاند، یکی از مخرب ترین زلزله های دهه های اخیر در ایران به شمار میآید. این زلزله که مرکز آن در نزدیکی ازگله کرمانشاه و در عمق ۱۱ کیلومتری زمین ثبت شد، به دلیل عمق کم و قدرت بالای آن، خسارات گستردهای به مناطق مختلف وارد کرد. تکان های شدید این زلزله نه تنها غرب ایران و شرق عراق را لرزاند، بلکه در مناطق دوردستتر مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله کویت و قطر، فلسطین اشغالی و ترکیه نیز احساس شد. بر اثر این حادثه مرگبار، ۶۳۰ تن جان باختند و حدود ۸۰۰۰ نفر نیز مجروح شدند. این زلزله با مرگبارترین زلزله سال ۲۰۱۷ شناخته شد و به علت شدت بالای آن، بسیاری از زیرساختها و ساختمان های مناطق زلزلهزده تخریب شدند.
در استان کرمانشاه، شهرهای قصر شیرین و سرپل ذهاب بیشترین آسیب را دیدند. این دو شهر که در نزدیکی مرز ایران و عراق قرار دارند، به علت عدم رعایت اصول مقاوم سازی ساختمان ها در برابر زلزله و روش های سنتی ساخت و ساز در روستاها، به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. بسیاری از ساختمانهای شهرها و خانه های روستایی به طور کامل فروریختند و امداد رسانی به مناطق زلزلهزده، به ویژه در روستاهای دورافتاده، به دلیل رانش زمین و مسدود شدن راههای ارتباطی با مشکلات زیادی مواجه شد. این حادثه نه تنها به لحاظ انسانی، بلکه از نظر اقتصادی و اجتماعی نیز آسیب های جدی به این منطقه وارد کرد و تا مدت ها پس از آن، مناطق آسیب دیده نیازمند کمک های فوری و برنامه های بازسازی بودند.
زلزله آذربایجان شرقی ۱۳۹۱
زلزله های آذربایجان شرقی در مرداد ۱۳۹۱، به وضوح نشان دهنده ضعف های جدی در ساختارهای عمرانی و مهندسی سازهای در مناطق زلزلهزده بود. براساس بررسیهای صورت گرفته، یکی از مهمترین عوامل آسیبپذیری سازهها در این منطقه، عدم رعایت اصول فنی و مهندسی در ساخت و ساز بود. بسیاری از ساختمانهای آسیبدیده در این زلزله از مصالح سنگین و غیراستانداردی استفاده کرده بودند که نه تنها بار اضافی بر سازه وارد میکرد، بلکه در صورت بروز زلزله، باعث افزایش ریسک فروریزش میشد. مصالح ساختمانی به کار رفته، به دلیل کیفیت پایین و عدم تطابق با استانداردهای مقاومسازی در برابر زلزله، به شدت آسیبپذیر بودند و نتوانستند فشار و تنشهای لرزهای را تحمل کنند.
علاوه بر این، ساختارهای ساختمانهای منطقه از لحاظ طراحی سازه ای نیز با مشکلات جدی روبرو بودند. اصول کلاف بندی و یکپارچگی سازه که باید در برابر زلزله مقاومت داشته باشد، به درستی رعایت نشده بود. این امر باعث شده بود که ساختمانها در مواجهه با نیروهای جانبی زلزله، نتوانند به خوبی پاسخ دهند و به سرعت دچار فروریزش شوند. یکی دیگر از نقاط ضعف اساسی، عدم چسبندگی مناسب بین اجزای مختلف سازهها بود. ملاتهای به کار رفته در اتصالات دیوارها و سقفها، به دلیل کیفیت پایین، از چسبندگی کافی برخوردار نبودند و این مسأله منجر به جدایی و افتادن قطعات سازهای به دنبال هر تکان زلزله شد.
در نهایت، ضعف در طراحی و اجرای اجزای غیرسازه ای نیز به شدت به آسیب پذیری ساختمان ها افزود. این اجزا که شامل دیوارهای داخلی، پنجره ها، و عناصر تزئینی هستند، به جای اینکه تقویت کننده سازه باشند، خود به عوامل خطرناک و مسبب آسیب های بیشتر تبدیل شدند. این اجزای غیرسازهای نه تنها از لحاظ لرزهای مقاوم نبودند، بلکه به دلیل عدم طراحی مناسب و اجرای نادرست، به سادگی تحت تأثیر زلزله قرار گرفتند و با فروریختن خود باعث افزایش تعداد تلفات و مجروحان شدند. به طور کلی، عدم رعایت استانداردهای آییننامه ۲۸۰۰ و نبود نظارت صحیح بر ساخت و ساز، از جمله عوامل اصلی افزایش تلفات و خسارات این حادثه تلخ بود.